امور کتابخانه های سیستان و بلوچستان

این وبلاگ جهت بهبود تعامل سازنده با کتابداران محترم استان سیستان و بلوچستان راه اندازی گردیده است.
بایگانی
پیوندهای روزانه

امور کتابخانه های سیستان و بلوچستان

این وبلاگ جهت بهبود تعامل سازنده با کتابداران محترم استان سیستان و بلوچستان راه اندازی گردیده است.





کتابدارانی که دنیای سکوت را می شکنند.

پنجشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۹ ق.ظ


در  روزگاری که یکی از آلودگی ها، آلودگی صوتی است و بسیاری از افراد از این مساله در عذاب هستند هستند افرادی که این مشکل را ندارند و در دنیای سکوت خود زندگی می کنند و از نعمت شنیدن کم بهره یا بی بهره اند. محرومیت از نعمت شنیدن در کنار حسن های اندکی که دارد  متاسفانه باعث محرومیت های بزرگی به مانند نقصاص تکلم، کاهش اعتماد به نفس، دایره کم واژگان، منزوی شدن افراد و... می شود.وظیفه انسانی امر می کند که به این عزیزان کمک شود و در جنگ با مشکلات یار و  یاور آنها باشیم. خوشحالم که کتابدارانی در استان پهناور فارس وجود دارد که در یاری رساندن به ناشنوایان در جنگ با محرومیت های بالا همت گماشته اند و کتابخانه های عمومی را  تبدیل به پناهگاه امن آنها کرده اند. با اجرای برنامه های از قبیل قصه گویی در افزایش دامنه لغات آنها  همت کرده اند. وقتی که شنیده می شود یک کودک 5 ساله ناشنوا با تلاش کتابدار محبوب کتابخانه زنده یاد محمد حسن رجبی نی ریز سرکار خانم آمنه دردانه  کلماتی از قبیل جوجه‌هاش! الاکلنگ! آب و صابون! و غیره را بعد از 3 جلسه حضور در کتابخانه ادا می کند و بر زبان می آورد و قادر به صحبت کردن می شود، فقط شکر خدا و ذوق کردن حالت را خوب می کن.
جالب اینجاست که فاطمه دختر 5 ساله ناشنوا در جلسه اول از مادرش جدا نشده و هربار که کتابدار خواسته با او ارتباط برقرار کند صورت خود را برگردانده و زمان قصه گویی توجه چندانی به کتابدار  نداشته 
در جلسه دوم  نیم ساعت قبل از برنامه فاطمه  به همراه مادر خود به کتابخانه می آید . مادرش می گوید وقتی به فاطمه گفتم امروز کتابخانه برنامه داریم ذوق زده شد و مادر را مجبور کرده که زودتر به کتابخانه برود موقع قصه گویی از مادر خود جدا شد و در کنار دوستانش نشست. 
در جلسه سوم تا کتابدار را دیده  جلو آمد و با کتابدار دست داده و با زبان اشاره خود گفته من این کتاب رو انتخاب کردم تا مامانم بخونه. 
زمانی که کتابدار کتابهای تصویری را برای بچه ها می خونده تماما  فاطمه همین دختر کمروی جلسه اول  جواب می داده و وقتی  یک کمیک استریپ با موضوع الاکلنگ بازی با بچه ها کار می شده  در کمال تعجب اولین نفری که قصه داستان رو گفته و باز گو کرده فاطمه پنج ساله بوده و حتی برای دوستانش هم توضیح  داده 
علاوه بر فاطمه، مادر فاطمه هم  آنقدر ذوق زده شده بوده که حاضر نبوده کتابخانه را ترک کند و این می شود همان رسالت کتابخانه عمومی که کتابخانه ای برای همه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۱۳
حسینعلی خودکار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">